نقش استراتژیک «فباهنر» در تکمیل زنجیره مس و توسعه صنایع پاییندستی رویکردهای متحولانه ایریتک در قاب دانش و فناوری پتانسیل ویژه و مغفولمانده زغالسنگ در سبد انرژی ایران ضرورت تغییر سیاستگذاریها برای تسهیل فعالیت زنجیره فولاد چادرملو، سمبل رقابتپذیری و سودآوری در زنجیره فولاد کشور برنامهریزی شرکت آلومینیوم المهدی برای تحقق ظرفیت اسمی/ به امید تحقق چشماندازی روشن امضای تفاهمنامه همکاری مشترک میان صبانور و ایمینو حضور شرکت صنایع آهن و فولاد سرمد ابرکوه در بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی صنعت ساختمان
شرکت بینالمللی مهندسی ایران (ایریتک) به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای فنی و مهندسی در کشور، کارنامه درخشانی را در توسعه صنایع معدنی و فلزی بر جای گذاشته و امروز که تحولات سریع دانش و تکنولوژی محیط کسبوکار را متاثر ساخته است، استراتژیها و چشماندازهای این شرکت نیز با ایجاد ساختار سازمانی جدیدی بر مبنای توسعه زیرساخت دانش و با حفظ سطح رقابتپذیری در حال شکلگیری است تا جایگاه این شرکت در توسعه صنعتی کشور ارتقا یابد. بنابراین در تدوین استراتژیهای شرکت ایریتک تحولات فناوری و بازار، توسعه فعالیتهای بینالمللی و ارتقای دانش و مهارت منابع انسانی در ساختار سازمانی جدید مورد توجه قرار میگیرد که این مسئله در نهایت دورنمای تحولگرایی را برای این نقشآفرین توسعه صنعتی کشور ترسیم میکند.
یکی از مهمترین عوامل در ایجاد مزیتهای رقابتی در صنعت فولاد کشور مکانیابی مناسب واحدهای فولادی است. اگر مکانیابی مجتمعهای صنعتی بهویژه در حوزه فولاد بر اساس دسترسی به آب فراوان به منظور تامین آب مورد نیاز تولید و تسهیل حملونقل صورت بگیرد، طبعا باید انتظار رشد واحدهای فولادی، کاهش بهای تمامشده و به تبع آن، افزایش مزیت رقابتی در بلندمدت را داشت. ایران، به عنوان یکی از کشورهایی که دسترسی مناسبی به آبهای آزاد جنوب دارد، میتواند با پیجویی از سیاست تاسیس واحدهای فولادی در کنار آبهای آزاد، موقعیتی فوقاستراتژیک برای آنها فراهم آورد. شرکت فولاد خوزستان و شرکت فولاد شادگان دو نمونه مناسب از نظر جانمایی در صنعت فولاد کشور به شمار میآیند که در صورت توجه به موقعیت و ظرفیتهای آنها، میتوان مزیت رقابتی صنعت فولاد کشور را در سطح جهان ارتقا بخشید.
مزیت رقابتی یکی از مولفههای اساسی در مسیر ایجاد تحول در شرکتهای بزرگ معدنی و صنعتی است، به طوری که شرکتهای بزرگ معدنی در راستای اهداف و سیاستهای کلان، راهبردهای متنوعی به منظور ارتقای مزیت رقابتی در بخشهای مختلف شامل اکتشاف، استخراج، طرحهای تولیدی، توسعهای، لجستیک، انرژی، بومیسازی و ... به کار میگیرند. در این میان، شرکت معدنی و صنعتی گلگهر یکی از مجموعههای بزرگ معدنی در منطقه خاورمیانه است که با در نظر گرفتن برنامههای متنوع در مسیر افزایش ظرفیتهای تولید متناسب با جهان معدنی یک دهه آینده (2030)، در صدد ارتقای مزیت رقابتی در میان شرکتهای بزرگ معدنی در جهان است. توسعه کسبوکار در داخل و خارج از کشور، از طریق مشارکت در طرحهای اکتشاف، استخراج، فراوری و انرژیهای پاک، جزو مهمترین برنامههای این شرکت در آینده معدنی خاورمیانه به شمار میآیند.
مزیت رقابتی در شرکتهای بزرگ معدنی و صنعتی همواره به عنوان یک پیشفرض بزرگ در جهان صنعتی امروز در نظر گرفته میشود. میزان اکتشاف، استخراج و فرآوری مواد معدنی، در کنار متنوعسازی محصولات و بهرهبرداری از طرحهای جدید متناسب با پیشبینیها از تقاضا و مصرف صنایع فلزی، میتواند در ایجاد مزیت رقابتی شرکتها اثرگذار باشد. شرکت ملی صنایع مس ایران، با دارا بودن بخش عمده ظرفیت تولید مس کشور، همواره در قله تولید مس معدنی در خاورمیانه بوده است. این شرکت، با داشتن طرحهای گسترده و متنوع در راستای پیادهسازی اهداف استراتژیک به منظور دسترسی به محصولات با ارزش افزوده بالا، قابلیت بالقوه و بالفعل مناسبی برای ارتقای رقابتپذیری در میان شرکتهای بزرگ معدنی بهویژه در حوزه مس در اختیار دارد. چشمانداز این مجموعه بزرگ صنعتی تا سال 1410 نشان میدهد که تولید مس معدنی این شرکت به بیش از 580 هزار تن افزایش خواهد یافت، به طوری که با دستیابی به این رقم، سهم این شرکت از تولید جهانی به 2.1 درصد افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین تحقق برنامه فوق گواهی بر این موضوع است که شرکت ملی صنایع مس ایران در سال 1410 یکهتاز صنایع مس منطقه و آسیا خواهد بود.
کاغذ، به عنوان یکی از پرمصرفترین محصولات، از بریدن درختان تولید میشود. به همین دلیل، رشد مصرف و تولید کاغذ به قطع بیشتر درختان نیاز خواهد داشت که این مسئله امروز به یکی از نگرانیهای بزرگ زیستمحیطی جهان تبدیل شده است. به همین سبب، امروز دنیا در حال حرکت به سمت تولید کاغذهای سنگی است. ماده اولیه اصلی تولید این نوع کاغذ، کربنات کلسیم است. روشن است که جایگزینی کاغذهای سنگی با کاغذهای مرسوم موجب خواهد شد تا از قطع درختان زیادی جلوگیری شود. این مسئله در مورد ایران نیز بسیار اهمیت دارد؛ زیرا ایران منطقهای تقریبا خشک و بیابانی محسوب میشود و همچنین مناطق مختلف ایران مملو از سنگهایی است که پایه آهکی دارند. در همین راستا، شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران در این زمینه پیشگام شده تا با وارد کردن این تکنولوژی به کشور، بخش بزرگی از تقاضای کاغذ را، که تاکنون به روش مرسوم تولید شده، با کاغذ سنگی جایگزین کند که دوستدار محیط زیست است تا به این ترتیب، در کنار حفظ منابع طبیعی کشور، اشتغال پایدار و صنعتی در مناطق محروم ایجاد کند.
چشمانداز 2030 در عرصه جهانی نشان میدهد که شرکتهای صنعتی و معدنی برای تداوم رقابتپذیری در عرصه جهانی، نیازمند تغییر مسیر تولید به نفع تولید راهبردی هستند. این تغییر راهبردی به گونهای است که بسیاری از شرکتهای بزرگ به احداث واحدهای مختلف در کنار دریا به جهت استفاده از مزیتهای وارداتی و صادراتی آن روی آوردهاند. دسترسی آسان به انرژی مورد نیاز تولید، تسهیل در روند ورود مواد اولیه، صادرات محصول نهایی و کاهش چشمگیر هزینه حمل و نقل، از جمله مزیتهای مهم همجواری واحدهای صنعتی و معدنی با دریا و آبهای آزاد است. این موضوع برای شرکتهای داخل کشور به ویژه شرکت فولاد هرمزگان، به واسطه همسایگی با خلیجفارس، یک مزیت منحصربهفرد محسوب میشود. به طوری که این شرکت علیرغم تحریمهای بینالمللی و وجود برخی محدودیتها، علاوه بر تحقق جهش تولید و ثبت رکوردهای متنوع تولید، استراتژی مناسبی برای فرایند بومیسازی و افزایش ظرفیت فولادسازی درنظر گرفته است. رویکرد راهبردی فولاد هرمزگان در کنار مزیت همسایگی با خلیجفارس، نشان میدهد که این شرکت میتواند در آیندهای نزدیک، ضمن دستیابی به قطب فولاد منطقه، به عنوان یک تولیدکننده بزرگ در عرصه جهانی شناخته شود.
از مس به عنوان فلز آینده یاد میشود. با توجه به کاربردهای گسترده این فلز در صنایع برقی و الکترونیکی و چشمانداز پیشرفتهای تکنولوژیکی در جهان برای سالهای پیشِرو، به نظر میرسد که تقاضا و مصرف این فلز ارزشمند در سالهای آینده نیز روندی افزایشی خواهد داشت؛ مسئلهای که با توجه به ذخایر فراوان مس در کشور، میتواند در تحقق چشماندازهای اقتصادی ایران بسیار اهمیت داشته باشد. در همین راستا، شرکت ملی صنایع مس ایران سیاستگذاریهای کلان خود را بر مبنای توسعه و اکتشاف ذخایر و افزایش ظرفیتهای تولید قرار داده است تا به این ترتیب بتواند ضمن تامین نیاز داخل کشور، سهم بیشتری از بازارهای بینالمللی را کسب کند.
ارزش افزوده مفهومی است که توجه به آن میتواند ضمن توسعه برنامه شرکتها و سازمانها در زمینه تکنولوژی، سرمایههای انسانی، بهرهوری، اقتصاد، محیط زیست و ...، زمینه ارتقای سطح رقابتپذیری در عرصههای بینالمللی را به وجود آورد. این موضوع برای صنایع معدنی، به عنوان یک بخش استراتژیک در جهان، زمانی میتواند ثمربخش باشد که در سه عنصر اکتشافات، تکنولوژی و توسعه صنایع پاییندست نمود یابد. شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، به عنوان یکی از مهمترین برندهای معدنی در خاورمیانه، ارتقای ارزش افزوده محصولات را ذیل یک برنامه راهبردی و کلان با عنوان «گلگهر 2030» در نظر گرفته است تا از این طریق بتواند به افزایش سطح رقابتپذیری در جهان معدنی برسد.
امروز تامین مواد اولیه اصلیترین عامل در تحقق چشمانداز صنعت فولاد کشور برشمرده میشود و در این بین، جایگاه واحدهای تولیدکننده مواد اولیه این زنجیره بسیار اهمیت دارد. شرکت معدنی و صنعتی گلگهر بزرگترین تولیدکننده مواد اولیه صنعت فولاد کشور محسوب میشود که با توجه به برخورداری از پتانسیلهای معدنی و جغرافیایی مناسب، در سالهای اخیر طرحهای متعددی را در زمینه توسعه ظرفیتها و تکمیل زنجیرههای ارزش صنعت فولاد کشور در دستور کار قرار داده و نتیجه این امر، رشد آمار تولید، افزایش درآمدها و ارتقای سودآوری بوده است. امروز شرکت معدنی و صنعتی گلگهر (کگل) یکی از بزرگترین شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران محسوب میشود و همواره میکوشد تا بازده و سود مناسبی را نصیب سهامداران خود کند.
صنعت فولاد از پتانسیل بسیار مناسبی برخوردار است تا با ایجاد و رشد روزافزون ارزش افزوده، نقشی قابلملاحظه در اقتصاد کشور ایفا کند. شرکت فولاد خوزستان را میتوان یکی از قطبهای تولید فولاد در کشور عنوان کرد. تولیدات این مجموعه از شرایطی کیفی قابلرقابت در بازارهای جهانی برخوردار هستند، اما این مجموعه اولویت اصلی و اساسی خود را تامین نیاز داخلی قرار داده است تا به کمک ایجاد حداکثر ارزش افزوده در زنجیره فولاد، این صنعت بتواند به پیشران اصلی اقتصاد کشور بدل شود.
در اغلب کشورها، دولتها تلاش دارند تا با تعیین استراتژیهای اساسی و رویکردهای کلی، فضای مناسبی را برای فعالیت کسبوکارها و رونق بازارهای خود ایجاد کنند تا به این ترتیب، بنگاههای اقتصادی بتوانند همگام با شرایط اقتصادی به رقابت با سایر تولیدکنندگان بپردازند. اما در ایران به نظر میرسد که مقرراتگذاریهای دولتی بیش از آنکه عاملی برای حرکت بنگاههای اقتصادی باشند خود به موانعی در این مسیر تبدیل شدهاند. صنعت فولاد، به عنوان صنعتی که بخش بزرگی از اقتصاد کشور را به خود اختصاص میدهد و نقشی اساسی را در ارزآوری به کشور ایفا میکند، سالهاست با چالش مقررات دولتی دستبهگریبان است. به نظر میرسد که لازمه تحقق اهداف پیشبینیشده برای صنعت فولاد کشور جلوگیری از وضع مقرراتی دستوپاگیر نظیر قیمتگذاری دستوری است.
شرکت ملی صنایع مس ایران را میتوان نماد مناسبی از تکمیل زنجیره ارزش دانست. این شرکت، با توسعه فعالیتهای خود در مناطق مختلف کشور، زنجیره تولید مس را از استخراج معدن و فراوری مواد معدنی تا تولید محصول نهایی در خود جای داده است و با کسب سهم حدودا 0.5 درصدی از مجموع تولید ناخالص داخلی کشور، نقش بزرگی را در رشد اقتصادی، اشتغالزایی و صادرات کشور ایفا میکند. این شرکت سیاستهای کلان خود را مبتنی بر توسعه متوازن و پایدار تمام حلقههای تولید خود انتخاب کرده است تا به این ترتیب بتواند یکی از نقشآفرینان اقتصاد کشور در سالهای پیشِرو باشد.
سرمايهگذاریهای تاثيرگذار سرمايهگذاریهايی هستند که با هدف ايجاد تاثيرات مثبت، قابلاندازهگيری اجتماعی و زيستمحيطی همراه با بازده مالی انجام میشوند. اين نوع سرمايهگذاری، بخشی از چتر بزرگتر سرمايهگذاریهای اجتماعی است که در آن اَشکال مختلف سرمايه به روشهايی سازماندهی میشوند که عملکرد مالی و ايجاد ارزش اجتماعی را مورد توجه و ارزيابی قرار دهند. سرمايهگذاریهای تاثيرگذار میتوانند در بازارهای نوظهور و توسعهيافته انجام شوند و بسته به اهداف استراتژيک سرمايهگذاران، بازدهی کمتر از نرخ بازار تا نرخ بازار را هدف قرار دهند. بازار روبهرشد سرمايهگذاریهای تاثيرگذار، سرمايه مورد نياز برای پرداختن به مهمترين چالشهای جهان در بخشهايی مانند کشاورزی پايدار، انرژیهای تجديدپذير، حفاظت از منابع طبيعی، سرمايههای خُرد و خدماتِ در دسترس و مقرونبهصرفه از جمله مسکن، بهداشت و درمان را فراهم میکنند.
يکی از اَشکال مهم توسعهيافتگی در ميان صنايع ضروری و مورد نياز بشر، توجه و تاکيد همهجانبه به سرمايهگذاری است. به نظر ميرسد که با تحقق مفهوم سرمايهگذاری، میتوان زمينه توسعه محصولات بخشهای مختلف صنعتی و معدنی را به وجود آورد. بررسی اين موضوع در اَشکال مختلف و توجه به آن طبعا نتايج مطبوع و قابلتاملی نصيب شرکتهای بزرگ صنعتی و معدنی خواهد کرد. در اين ميان، شرکت معدنی و صنعتی چادرملو به عنوان يکی از شرکتهای بزرگ معدنی در ايران، ضمن حفظ کيفيت محصولات معدنی و صنعتی، برنامههای پانزدهگانهای را برای توسعه سرمايهگذاری محصولات، تبيين و تدوين کرده است. اين برنامهها، با مشارکت برخی از شرکتهای بزرگ معدنی در داخل کشور، طی فواصل مختلف زمانی به بهرهبرداری خواهند رسيد که تحقق آنها، به عنوان طرحهای مرتبط با سرمايهگذاری تاثيرگذار، میتواند به رونق و جهش توليد کمک کند. شرکت چادرملو، با معنا بخشيدن به سرمايهگذاری تاثيرگذار در زمينه توسعه توليد، محيط زيست و رفاه اجتماعی، به عنوان يکی از شرکتهای پيشگام در راستای توسعه سرمايهگذاری تاثيرگذار شناخته میشود.
سرمايهگذاری تاثيرگذار، علاوه بر بازدهی مالی، زمينه توسعه پايدار سازمان را نيز فراهم میسازد. اين نوع از سرمايهگذاریها، در کنار رفع چالشها و مشکلات، توسعه زيرساختها و تامين نيازهای فعلی و آينده بازار، موجب سودآوری و ماندگاری سازمانها در چرخه رقابت کسبوکارها نيز میشوند. شرکت فولاد خوزستان هدف اصلی سياستهای سرمايهگذاری خود را تکميل زنجيره ارزش فولاد قرار داده است و میکوشد تا با ورود به بخش بالادستی و حل مشکلات زيرساختی، زمينه مناسبی را برای توليد پايدار خود فراهم آورد. مهمترين اولويتهای اين مجموعه در زمينه طرحهای توسعه، رفع مشکلات و گلوگاههای زيرساختی در فرايندهای توليد اين مجموعه است.
شرکت فولاد خوزستان یکی از قدیمیترین واحدهای فولادی و دومین قطب صنعت فولاد کشور است. هرچند کیفیت بالای تولیدات این مجموعه زمینه مناسبی برای حرکت در مسیر رشد صادرات و ارزآوری به کشور فراهم کرده، شرکت فولاد خوزستان اولویت اصلی خود را تامین نیاز داخلی قرار داده است. این شرکت سعی دارد تا با ایجاد حداکثر ارزش افزوده، در اقتصاد کشور و استان خوزستان نقش آفرینی موثری داشته باشد. عملکرد موفقیتآمیز این مجموعه در راستای توسعه فعالیتها و گسترش تولیدات و ایجاد حداکثر ارزش افزوده باعث شده است تا در سالهای اخیر سهم قابل ملاحظهای از تولید ناخالص داخلی استان خوزستان را به خود اختصاص دهد.
در سالهای اخیر شرایط تورمی اقتصاد ایران موجب شده است تا هزینههای تولید واحدهای صنعتی، بهخصوص در صنعت فولاد، رشد قابل توجهی داشته باشند. بروز چنین شرایطی حاشیه سود بنگاههای اقتصادی را بهشدت تحت فشار قرار میدهد و به همین دلیل، لازم است تا هر واحد صنعتی و تولیدی پارامترهای تعیینکننده و اثرگذار در بهای تمامشده محصولات خود را بهخوبی شناسایی و برای کنترل و مدیریت آنها اقدام کند. در همین راستا شرکت فولاد خوزستان نیز اقدامات متعدد و گستردهای را در خصوص مدیریت هزینههای تولید و ارتقای حاشیه سود در دستور کار قرار داده است. سرمایهگذاری در حوزه بالادست به منظور تامین پایدار و ارزان مواد اولیه، کنترل شاخصهای مصرف انرژی و آب و نیز توسعه ظرفیتهای گندلهسازی و تولید آهن اسفنجی از جمله اقدامات شرکت فولاد خوزستان محسوب میشوند که در بلندمدت تاثیراتی قابل توجه بر بهای تمامشده محصولات این شرکت خواهند داشت.
امروزه ساختار سرمايهگذاری در حوزههای مختلف صنعتی و معدنی نسبت به گذشته تغييرات متعددی کرده است. اين نوع تغييرات عمدتا به سمتوسويی سوق يافتهاند که میتوانند منافع موضوعات مختلف شامل زيرساخت، رفاه اجتماعی، اشتغال و... را تامين کنند. در واقع، اين نوع سرمايهگذاری در پی اثرگذاری بيشتر بر ساختار موضوعات مهم و ضروری زندگی مدرن است. شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، به عنوان يکی از بزرگترين شرکتهای معدنی و صنعتی کشور، با پيروی از اصول سرمايهگذاری تاثيرگذار و مشارکت در ساختارهای آن، برنامههای متعددي را برای چشمانداز 1404 در نظر گرفته است که اغلب آنها شامل سرمايهگذاری از نوع تاثيرگذار میشود. توسعه حملونقل ريلی و جادهای، تاسيس بيمارستان، بهرهبرداری از ورزشگاه چندمنظوره شهيد سليمانی، راهاندازی پروژه شيرينسازی آب خليجفارس و انتقال آن به منطقه گلگهر و ايجاد اشتغال فراگير از طريق صنايع دستی سيرجان (طرح دهکده جهانی گليم) تنها بخشی از سرمايهگذاریهای شرکت معدنی و صنعتی گلگهر برای تاثيرگذاری بيشتر بر جامعه و مردم است.
تغيير ماهيت سرمايهگذاری سنتی به سرمايهگذاری تاثيرگذار يکی از پيشامدهای مثبت در تحقق برنامههای بلندمدت شرکتهای بزرگ صنعتی و معدنی دنيا به حساب میآيد. اهميت اين موضوع به گونهای است که شرکتهای بزرگ، ضمن اولويتبخشي به ساختارهای زيستمحيطی حوزه استحفاظی معادن و فرآوری محصول معدنی ـ صنعتی در مناطق بومی، توسعه اکتشاف، استخراج، توليد، زيرساخت، فناوری و مسئوليتهای اجتماعی را به عنوان مولفههای مهم سرمايهگذاری اثرگذار در نظر میگيرند. شرکت ملی صنايع مس ايران، به عنوان يکی از شرکتهای پيشرو در زمينه سرمايهگذاریهای اثرگذار، سياست خود را بر پايه حفظ منابع و منافع بومی به همراه توسعه و اشتغال فراگير قرار داده است. اين شرکت با همراهی ساير شرکتهای تابعه، علاوه بر حمايت از توليد داخل و همکاری با شرکتهای دانشبنيان، توسعه زيرساختهای مناطق معدنی و محلی را به گونهای بازتعريف کرده است که بتواند زمينه تحول در مسائل اجتماعی، ورزشی و فرهنگی را به وجود آورد. بنابراين سياستگذاریهای کلان مديريتی شرکت مس در مسيری گام برداشته است که به اعتقاد بسياری از کارشناسان و متخصصان داخلی، نمیتوان نامی جز سرمايهگذاری اثرگذار به مثابه رشد و توسعه همزمان توليد محصول معدنی، مناطق بومی و جامعه بر روی آن گذاشت.
شرکت آلومینیوم المهدی از چهار فایر تولید آند برخوردار است. در سالهای گذشته و پیش واگذاری المهدی به گروه مپنا ؛ چالشهایی نظیر عدم تامین قطعات یدکی و استفاده از قطعات یکی از فایر به عنوان قطعات یدکی سایر فایرها موجب شد تا تولید یکی از فایرهای این شرکت متوقف شود و آندهای مورد نیاز فرایند تولید شرکت آلومینیوم المهدی از طریق واردات از سایر کشورها تامین گردد. همین امر موجب شد تا همگام با شعار «تولید: پشتیبانیها و مانعزداییها» و استراتژی شرکت آلومینیوم المهدی در خصوص بهکارگیری کلیه ظرفیتهای تولیدی این مجموعه، فایر شماره 4 واحد پخت آند، به رغم فشارها، کارشکنیها و تحریمهای ظالمانه و با همت متخصصان و پرسنل این شرکت، بازسازی و آماده راهاندازی شود.
بسياری معتقدند که سوق يافتن سرمايهگذاریها به سمت سرمايهگذاریهای اثرگذار يکی از راهکارهای مورد اجماع در عرصه بينالمللی برای حفظ زيستبوم و دستاوردهای شگرف آن است. اين نوع سرمايهگذاری، با تکيه بر حفظ شرايط اقليمی و محيط زيست به منظور دستيابی به يک نوع تعادل ارگانيک از طريق بازتعريف موضوع رفاه و آموزش اجتماعی، دائما بر اصول بهينهسازی محصولات مورد استفاده بشر برای حفظ آينده تاکيد دارد. اينجاست که دو رکن محيط زيست و بازده مالی به عنوان مهمترين ويژگیهای سرمايهگذاری اثرگذار برای دستيابی به بهينهسازی محصولات در آينده شناخته میشوند. بنابراين، ضمن ضرورت توجه به صنايع آلاينده همانند صنايع معدنی که بانی آلايندگی بسياری هستند، لازم است که صنايع معدنی به عنوان صنايع استراتژيک برای حفظ موقعيت خود در آينده، علاوه بر حفظ محيط زيست، بازده مالی را از طريق توجه به سرمايهگذاریهای اثرگذار، بيش از پيش کنند.