زمان برای برچیدن بخش بزرگی از نیروگاههای برق از زغالسنگ در استرالیا در حال سپری شدن است و به زودی و طی چند سال آینده، فعالیت این نیروگاهها باید طبق برنامهریزیها برای همیشه متوقف شود.
به گزارش پایگاه خبری فلزاتنیوز و به نقل از پایگاه خبری و تحلیلی «فلزاتآنلاین» در حال حاضر تعداد ۱۵ نیروگاه برق از زغالسنگ در استرالیا با مجموع ظرفیت تولید انرژی سالانه حدود ۲۱ گیگاوات و میانگین سنی حدود ۳۸ سال در حال فعالیت هستند. طبق اعلام اپراتور بازار انرژی استرالیا (AEMO)، مقرر شده است تعدادی از این نیروگاهها تا سال ۲۰۵۰ و تعدادی دیگر تا سال ۲۰۴۰ بر اساس سناریوی از پیش تعریف شده برچیده شوند.
از سوی دیگر و طی سالهای اخیر، پیشنهادات یا اقدامات متعددی به منظور امکانسنجی فنی نیروگاههای برق از زغالسنگ استرالیا در تلاش برای به تعویق انداختن تعطیلی دائمی این نیروگاهها ارائه شده است. البته اعلام شده که چنین پیشنهاداتی و اقداماتی با توجیه تامین نیاز روزافزون انرژی ارائه و انجام شده است. در همین راستا، شرکت «Frontier Economics» یک مدلسازی را ارائه کرده که براساس آن، تاریخ توقف دائمی فعالیت تعدادی از نیروگاههای برق از زغالسنگ استرالیا که زمان برچیدن آنها تا سال ۲۰۴۰ و ۲۰۵۰ تعیین شده را به بهانه جایگزینی این نیروگاهها با راکتورهای هستهای جدید که هزینه کمتری خواهند داشت، تغییر داده است.
دولت محلی ایالت کوئینزلند استرالیا یک برنامه پنج ساله جدید با تمرکز بر تقویت استفاده از نیروگاههای برق از زغالسنگ در این ایالت ارائه کرده که بنا بر گزارشهای منتشر شده قرار است زمان فعالیت نیروگاه «Callide B» که مقرر شده است تا سال ۲۰۲۸ به طور کامل متوقف شود را با صدور مجوزی جدید افزایش دهد. همچنین، در این طرح به افزایش عمر سایر نیروگاههای برق از زغالسنگ مستقر در ایالت کوئینزلند استرالیا اشاره شده است. ناگفته نماند که در این مدلسازی و طرحهای ارائه شده، ریسکها و هزینههای مرتبط با اتکای شدید به نیروگاههای مبتنی بر سوخت زغالسنگ که حدود ۴۰ سال یا بیش از عمر آنها گذشته در نظر گرفته نشده است.
واقعیت این است که نیروگاههای برق از زغالسنگ استرالیا در حال نزدیک شدن به زمان تعیین شده برای برچیده شدن هستند و عمر نیروگاهها به رقمی رسیده است که در حالت عادی فعالیت در آنها باید متوقف شود. طبق آمار ارائه شده، از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون ۱۳ نیروگاه برق مبتنی بر زغالسنگ در استرالیا با مجموع ظرفیت تولید سالانه هشت گیگاوات انرژی و میانگین عمر ۴۲ سال برچیده شدهاند. بر همین اساس تا سال ۲۰۳۰، حدود دو سوم از میانگین عمر تعیین شده برای نیروگاههای برق مبتنی بر زغالسنگ در استرالیا به اتمام میرسد.
قابلیت اتکا به نیروگاههای برق از زغالسنگ، معمولا با گذر زمان و به دلیل فرسودگی تدریجی تجهیزات این نیروگاهها کاهش مییابد. همچنین، فرسودگی ناشی از افزایش عمر نیروگاهها میتواند میزان مشکلات فنی در این تاسیسات را افزایش دهد زیرا به منظور انجام تعمیرات تجهیزات لازم است که یا ظرفیت تولید کاهش پیدا کند یا به طور موقت فعالیت نیروگاهها متوقف شود. علاوهبراین، قابلیت اتکا به نیروگاههای برق مبتنی بر زغالسنگ براساس نسبت حداکثر ظرفیت تولید نیروگاه (میزان دسترسی به آن) که بر مبنای آن میزان انتقال برق به شبکه سنجیده میشود، با نزدیک شدن به زمان برچیده شدن این نیروگاهها کاهش پیدا میکند.
تجزیه و تحلیلهای ارائه شده از نیروگاههای برق از زغالسنگ استرالیا نشان میدهد که میانگین در دسترس بودن این نیروگاهها تنها ۱۰ سال مانده به زمان بر چیشده شدن، حدود ۶۶ درصد اعلام شده است. به دلیل کاهش قابلیت اتکا به تولید برق از نیروگاههای مبتنی بر زغالسنگ با عمر بیش از ۴۰ سال، روند افزایش عمر این نیروگاههای برق از زغالسنگ استرالیا با هدف افزایش طول عمر آنها پس از دهه ۲۰۳۰ تا دهه ۲۰۴۰ میلادی، ریسک قابل توجهی را در راستای اتکا به تامین برق از این روش به وجود خواهد آورد. مدلسازی ارائه شده توسط شرکت «Frontier Economics»، دارای مفروضاتی در مورد میزان دسترسی نیروگاههای برق از زغالسنگ بوده که با آمارهای منتشر شده قبلی در خصوص عمر و زمان برچیده شدن این نیروگاهها در استرالیا مغایرت دارد.
هنگامی که روند کاهشی میزان دسترسی به نیروگاههای برق مبتنی بر زغالسنگ استرالیا که تا سال ۲۰۴۰ و ۲۰۵۰ برچیده خواهد شد اصلاح شوند، به نظر میرسد کمبود قابل توجهی و مشهودی در تامین برق این نیروگاهها ایجاد خواهد شد. به منظور پر کردن چنین شکافهایی با انرژیهای تجدیدپذیر و سیستم ذخیره انرژی باتری، به یک بازه زمانی چند ساله به دلیل زمانبر بودن ساخت نیروگاههای جدیدی نیاز خواهد داشت. همچنین، به منظور اینکه امکان جذب سرمایهگذار و افزایش سرمایهگذاریهایی برای ساخت نیروگاه جدید وجود داشته باشد، باید تخصیص یارانههای دولتی به منظور راهاندازی نیروگاههای هستهای کاهش پیدا کند.
علاوهبراین، گزینه جایگزین افزایش تولید برق از نیروگاههای گازسوز با محدودیتهای عملی قابل توجهی روبهرو خواهد بود. در همین رابطه، نیروگاههای گازسوز فعلی و جدید در استرالیا باید ظرفیت تولید خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. با این وجود، سوالاتی در مورد منبع تامین سوخت اضافی مورد نیاز این نیروگاهها مطرح میشود. در نمودار شماره یک، میتوان میزان سوخت گاز طبیعی جایگزین زغالسنگ مورد نیاز نیروگاههای برق در استرالیا طی بازه زمانی سالهای ۲۰۳۴ تا ۲۰۵۰ را مشاهده کرد.

نمودار ۱٫ میزان سوخت گاز طبیعی جایگزین زغالسنگ مورد نیاز نیروگاههای برق در استرالیا
کاهش میزان دسترسی به نیروگاههای برق مبتنی بر سوخت زغالسنگ، از جمله دیگر مواردی بوده که احتمال افزایش قیمت برق را به شدت افزایش میدهد. افت میزان دسترسی به نیروگاههای برق از زغالسنگ، قیمت انرژی را در زمان قطعی برق افزایش میدهد؛ چراکه اغلب در هنگام قطعی برق از روشهای تولید انرژی پرهزینهتری در این نیروگاهها استفاده خواهد شد.
بررسیهای انجام شده از سوی شرکت «Clean Energy Council» نشان میدهد که در صورتی که اتکا به تامین برق از سوخت گاز و زغالسنگ در استرالیا افزایش یافته و نیروگاههای مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر با سرعت پایینتری ساخته شوند، میزان قبوض سالانه برق خانگی پرداختی در این کشور تا سال ۲۰۳۰ ممکن است حدود ۴۴۹ دلار به ازای هر واحد مسکونی افزایش یابد. همچنین، حتی اگر یک نیروگاه بزرگ برق از زغالسنگ در استرالیا بنا بر دلایلی و به طور غیرمنتظرهای از گردونه تولید خارج شود، قبض برق خانگی به ازای هر واحد مسکونی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۶۰۶ دلار در سال افزایش خواهد یافت.
اتکای گسترده به نیروگاههای برق قدیمی و معادن زغالسنگ مرتبط با این نیروگاهها، خطراتی را متوجه ایمنی کارگران و جوامع مرتبط با آن خواهد کرد و یکی دیگر از مشکلاتی است که با افزایش عمر تاسیسات تولید برق از زغالسنگ در استرالیا به وجود میآید. در همین راستا، با قدیمیتر شدن نیروگاههای برق از زغالسنگ، تجهیزات به کار رفته در ساخت این تاسیسات مستعد خرابیهای بیشتری بوده که میتواند به حوادث ناگواری منجر شود. آتشسوزی در نیروگاههای برق مبتنی بر زغالسنگ «Hazelwood»، «Yallourn» و «Morwell» و اخیرا در نیروگاه «Callide C» که منجر به مشکلات فنی بزرگی شد، از جمله این رویدادهای ناگوار به شمار میرود.
میتوان مدعی شد که بازدهی مثبت استراتژی افزایش عمر نیروگاههای برق از زغالسنگ، به سرمایهگذاری قابل توجهی از سوی شرکتیهای مالک این نیروگاهها که به دنبال بازسازی تاسیسات آن هستند، بستگی خواهد داشت. با این وجود، به نظر میرسد برخی از مالکان نیروگاه برق پروژههای نوسازی این تاسیسات را مقرونبهصرفه ندانسته و برخی دیگر که چنین کاری انجام دادهاند، هزینههای مالی سنگینی را متحمل شدهاند. به عنوان مثال، میتوان به هزینههای بالای بازسازی نیروگاههای مبتنی بر سوخت زغالسنگ «Muja AB»، «Hazelwood» و «Liddell» اشاره کرد که هزینه بازسازی تاسیسات آنها از ۴۰۰ میلیون دلار تا ۱٫۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ برآورد شده است.
از سوی دیگر، بانکها تمایلی به تامین مالی پروژههای نیروگاهی مبتنی بر زغالسنگ از خود نشان نمیدهند؛ به این معنا که پروژههای نوسازی این نیروگاها ممکن است برای دسترسی به منابع مالی بخش خصوصی با مشکلاتی جدی مواجه شود. در همین رابطه، بررسیهای انجام شده حاکی از آن است که درخواست مالک نیروگاه «Vales Point» از ۱۵ بانک برای دریافت کمک هزینه به منظور بازسازی تاسیسات این نیروگاهها به دلیل اجرای سیاستگذاریهای مربوط به حمایت از محیط زیست و دستورالعملهای مبتنی بر شاخص محیطی، اجتماعی و حاکمیتی با جواب منفی همراه بوده است.
مهمتر از همه اینکه ریسکهای مرتبط با افزایش عمر نیروگاههای مرتبط با زغالسنگ در صورتی که جایگزینهای مناسبی برای تامین انرژی برق مورد استفاده قرار نگیرد، روندی افزایشی را دنبال خواهد کرد. این ریسک افزایشی اگر منبع و فناوری به کار رفته به عنوان جایگزین زغالسنگ مانند نیروگاههای هستهای در مدت زمان مشخص و کوتاهی به مرحله بهرهبرداری نرسد، شیب تندتری به خود میگیرد. گفتنی است بازه زمانی مورد نیاز برای راهاندازی یک نیروگاه برق هستهای، حداقل ۱۰ تا ۱۱ سال گزارش شده است.
در مجموع میتوان بیان کرد اگر افزایش تولید انرژی از نیروگاه هستهای ۱۱ سال دیرتر از آنچه در مدلسازی شرکت «Frontier Economics» انتظار میرود تحقق پیدا کند، شکاف عرضه انرژی قابل توجهی در تامین برق مصرفکنندگان برق در استرالیا به وجود خواهد آمد. پر کردن این شکاف بالقوه، مستلزم افزایش عمر نیروگاههای برق از زغالسنگ است که البته خطر بروز ریسکهای ذکر شده را تشدید میکند. علاوهبراین برای پر کردن چنین شکافی، میتوان از طریق افزایش ظرفیت تولید برق از سایر منابع تامین انرژی در استرالیا اقدام کرد که باز هم مشکلات مختص به خود را دارد. از سوی دیگر و با توجه به اینکه تمایل سرمایهگذاران به سمت نیروگاههای هستهای سوق داده شده و دلیلی برای صرف هزینه در نیروگاههای مبتنی بر سوخت زغالسنگ نمیبینند، به همین دلیل تامین انرژی برق مصرفکنندگان در استرالیا در دوران گذار از سوخت زغالسنگ با چالشهایی جدی همراه خواهد بود.
در پایان میتوان خاطرنشان کرد که اتکای بیش از حد به تامین برق از نیروگاههای مبتنی بر انرژی زغالسنگ برای مدت طولانی، طیفی از خطرات را به دنبال داشته و هزینههای سنگینی را تحمیل خواهد کرد که از جمله مهمترین آنها میتوان به افزایش قیمت قبض برق بخش خانگی، کاهش ایمنی، افزایش هزینههای توسعه نیروگاهها و ریسک تامین مالی و همچنین رشد چشمگیر میزان انتشار گازهای گلخانهای اشاره کرد؛ در واقع تاخیر در برچیدن نیروگاههای برق از زغالسنگ استرالیا بسیار هزینهبر خواهد بود.
انتهای پیام//
ثبت دیدگاه